satansim
عشق - نفرت -شعر -جملات قصار-و ....

 

باسلام:

امیدوارم از مطالب وبلاگ لذت کامل ببرید.

 

ندای اغاز (سهراب سپهری )

کفش هایم کو،

چه کسی بود صدا زد : سهراب ؟

 

اشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ .

مادرم در خواب هست.

و منوچهر و پروانه ، وشاید همه مردم شهر .

شب خرداد به آرامی  یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذرد

و نسیمی خنک از حاشیه سبز پتو خواب مرا می روبد .

بوی هجرت می اید :

من در این تاریکی

در گشودم به چمن های قدیم ،

به طلایی هایی که به دیوار اساطیر تماشا کردیم .

 

من در این تاریکی

ریشه ها را دیدم

و برای بته نورس مرگ ، اب را معنی کردم .



           
سه شنبه 16 فروردين 1398برچسب:, :: 15:52
negar
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید. امیدوارم از مطالب لذت ببرید. حتما نظر بدید .
آخرین مطالب
نويسندگان
موضوعات
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان satansim و آدرس satansim.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.